در سالهای اخیر، بسیاری از شرکت ها فعالیت های خود را در راستای اجرای مسئولیت اجتماعی، بر ایجاد فرصت هایی برای زنان و دختران متمرکز کرده اند. به عنوان مثال، در حوزه خدمات مالی، تعداد قابل توجهی از شرکت ها بخشی از بودجه مربوط به مسئولیت اجتماعی خود را به افزایش سواد اقتصادی زنان در سراسر جهان اختصاص داده اند. دامنه این سرمایه گذاری ها از مسائل مربوط به امور مالی خانواده تا مهارت های تجاری کارآفرینی و مذاکرات حقوقی برای دستیابی به دستمزد برابر را شامل می شود. این نوع آموزش ها و ظرفیت سازی ها بسیار مهم اند، اما اگر هنجارهای اجتماعی یک جامعه حکم کنند که یک زن نمی تواند در خارج از خانه کار کند یا به تنهایی به جوامع دیگر سفر کند، او نمی تواند از مهارت های شغلی که در جریان این آموزش ها کسب کرده استفاده کند. شرکت هایی که در راستای اجرای مسئولیت اجتماعی خود برای دستیابی به برابری جنسیتی تلاش می کنند باید بسیار مدبرانه و دقیق پیچیدگی های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، مانند نحوه تصمیم گیری در خانواده ها، نقش های جنسیتی و دسترسی به منابع را در نظر بگیرند.
حضور زنان در سطح مدیریتی شرکت ها منجر به افزایش فعالیت های مرتبط با مسئولیت اجتماعی آن شرکت ها می شود. شرکت هایی که در لیست “fortune 500” (فهرست سالانه رتبه بندی شرکت های برتر در ایالات متحده براساس کل درآمد که توسط مجله فورچون تهیه و منتشر می شود) آمده اند و دارای سه یا تعداد بیشتری مدیر زن در مجموعه خود هستند به طور متوسط بیست و هشت برابر بیشتر از شرکت هایی که در هیئت مدیره آنها هیچ عضو زنی نداشت به امور خیریه کمک کرده اند. همچنین تیم های رهبری که در آنها زنان حضور دارند، بیشتر به مسائل برابری جنسیتی و انصاف در تخصیص منابع بشردوستانه توجه نشان می دهند.